عباس محجوب: مردم از سریالهای گذشته راضیتر بودند
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۸۲۰۶۶
عباس محبوب در گفت و گو با ایسنا درباره دلایل حضور کمرنگش در تلویزیون، کارهای جدیدش در حوزه تصویر و دیدگاهش درباره وضعیت تلویزیون و سریال های در حال پخش صحبت کرد.
این بازیگر قدیمی خودش را از بازیگران پُرکار می داند و می گوید: اتفاقاً من جزو بازیگران پرکار بودم ولی طی این مدت بیشتر کارهایم سینمایی بوده و خیلی در تلویزیون حضور نداشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در ادامه درباره حضورش در مجموعه طنز «جزر و مد» چنین اظهار می کند: اوایل سال ۱۴۰۰ بود که برای کار در این سریال دعوت شدیم و من همراه با حمید لولایی به خوزستان رفتیم و کار را انجام دادیم. کار روال عادی اش را طی کرد و خداراشکر همه چیز خوب بود. من خودم از تهیهکننده سریال، آقای توکل فرد یک خاطره خوب دارم که اگر حمل بر خودستایی نباشد تعریف می کنم.
خودم به جای بدلکار پریدم!
محبوب در همین زمینه ادامه می دهد: یک پلان داشتیم که باید از اهواز به شوشتر می رفتیم. ماه رمضان بود و چهار ساعت به افطار مانده بود. من باید لباسم را به یک آقای بدلکار می دادم تا از بالا به آب شوشتر بیفتد اما وقتی نزدیک لوکیشن شدیم ناگهان آقای بدلکار نظرش عوض شد و نگاهی به آب کرد و گفت من به هیچ عنوان این کار را انجام نمیدهم! تهیه کننده و کارگردان و همه عوامل مبهوت مانده بودند و ناراحت. در همین حین سراغ یکی از جوان های شوشتر رفتند و وقتی آن جوان عکس هایش را با من و حمید لولایی گرفت، نگاهی به آب کرد و او هم گفت نه! من این کار را نمی کنم. آنجا بود که واقعاً دلم برای تهیه کننده و کارگردان سوخت و دیدم ماه رمضان است و تهیه کننده ما هم روزه بود. همان جا بود که گفتم خودم می پرم. هیچکس باورش نمیشد و فکر می کردند شوخی می کنم اما دیدند قضیه کاملا جدی است و این کار را کردم اما قبل از اینکه در آب بیفتم دو نفر را آنجا فرستادند. در نهایت پریدم و خدا را شکر اتفاقی هم برایم نیفتاد.
مردم از سریال های قبل راضی تر هستند
بازیگر سریال های طنز خاله خانم، آژانس دوستی، زیر آسمان شهر، بانکی ها و ترش و شیرین در بخشی از این گفت و گو درباره کیفیت سریالسازی حال حاضر تلویزیون و اینکه خودش به عنوان یک بازیگر باسابقه راضی است؟ چنین اظهار می کند: این را مردم باید بگویند. مردم هنوز هم وقتی مرا در خیابان میبینند میگویند آقای محبوب یادش بخیر سریال «ترش و شیرین» با رضا عطاران، یادش بخیر سریال «چمدان» با زنده یاد فتحعلی اویسی و خیلی سریال های دیگر که من الان حضور ذهن ندارم. بدون تعارف میگویم مردم از سریال های گذشته راضی تر بودند تا سریال های الان. من فکر می کنم یا سلیقه ها تغییر کرده یا سبک کار تلویزیون به سمت سریال هایی که الان روی آنتن است، گرایش پیدا کرده است.
وی در ادامه همین صحبتش درباره فعالیت شبکه نمایش خانگی و رقابت با تلویزیون می گوید: البته سریال های شبکه نمایش خانگی خیلی در این امر تاثیرگذار هستند. من خودم سریال «ماه پیشونی» را با آقای حسین قناعت کار کردم که قبلا هم فیلمش ساخته شد. این سریال با هزینه بالایی ساخته شد. حساب کنید اگر تلویزیون می خواست چنین سریالی را بسازد هم هزینه بالایی داشت و هم از طرفی خیلی به نفعش بود. شک ندارم بیننده بیشتری می توانست پیدا کند اما متاسفانه تلویزیون خیلی دنبال سریال هایی با هزینههای بالا نیست و سعی میکند بیشتر از اسپانسر استفاده کند و سریال هایش با حداقل هزینه ها جمع شوند.
چرا در طنز ماندید؟
محبوب سپس در پاسخ به اینکه شما خودتان را بیشتر بازیگر سینما و تئاتر می دانید یا تلویزیون؟ خاطرنشان می کند: از نظر من یک بازیگر هم باید بتواند در تئاتر کارش را خوب انجام بدهد و هم در سینما و تلویزیون چون بازی اساسا از دو عنصر اصلی حرکت و بیان تشکیل شده است. البته ما در تئاتر این دو عنصر را بیشتر حس می کنیم اما بدون تعارف میگویم فیلم های سینمایی همیشه نسبت به کارهای تلویزیون ماندگارتر هستند. به نظرم در تلویزیون کارهای انگشتشمار در ذهن مردم می مانند اما در سینما آثار به راحتی از ذهن مردم پاک نمی شوند.
از «سیمای اقتصاد» در طنز ماندم
او همچنین در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه خودتان بیشتر به کار طنز علاقه دارید یا فکر می کنید به خاطر چهره و صدای خاصتان است که همیشه کار طنز به شما پیشنهاد میشود؟ می گوید: کسی که اسمش را بازیگر می گذارد باید توانایی بازی در همه ژانرها را داشته باشد. معمولاً در همه جای دنیا این طور است که اگر بازیگری در یک ژانر بیشتر به چشم بیاید، همه به سراغ همان میزانسن می روند. ما از برنامه قدیمی «سیمای اقتصاد» که به مدت ۱۰ سال به شکل روتین از سال ۶۱ تا ۷۱ در شبکه یک سیما روی آنتن بود، در طنز ماندیم و از آن به بعد بیشتر کارگردان ها سعی می کنند در کارهای طنز از من استفاده کنند. در ژانرهای جدی هم حضور داشتم اما بیشتر در طنز بودم.
عباس محبوب درباره کارهای جدیدش در تلویزیون و سینما چنین می گوید: برای یک سریال قرارداد بسته بودم که حمید جبلی نویسنده اش بود و اتفاقا یکی از نقشهای اصلی را داشتم. این سریال قرار بود به تهیه کنندگی مهدی فرجی باشد اما فعلاً کنسل شده و تهیه کننده دست نگه داشته است. به خاطر شرایط خاص همه کم کار شدهاند. امیدوارم اتفاقات اخیر حل شود. سه فیلم سینمایی آماده نمایش دارم. بابا سیبیلو، سلفی با رستم و دختر برفی که هنوز اکران نشده اند.
این بازیگر در پایان صحبت هایش اظهار می کند: انشاءالله هرچه زودتر جامعه هنر در کارش برکت بیفتد البته نه اینکه الان از حرکت ایستاده بلکه بیشتر چرخش بگردد؛ تا هم تولیدات بیشتر شوند و هم دوستان مشغول به کار شوند و همه موفق و موید باشند.
منبع: الف
کلیدواژه: تهیه کننده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۸۲۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درآمد میلیون دلاری شبکههای ماهوارهای از سینمای ایران! چرا و چگونه؟!
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه شهروند، یکی از نقاط قوت مدیریت سینمای ایران در این چند وقت اخیر فروش هزار یا به روایتی دقیقتر هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در نزدیک به یک سال اخیر عنوان شده است. دستاوردی رکوردشکن و نویدبخش که البته با توجه به حقایقی که در ارتباط با این آمار رسانهای شده، سوالات و تردیدهایی را نیز در فضای سینمای ایران به وجود آورده است، بهخصوص از این نظر که این دستاورد آماری متعلق به تمامیت سینمای ایران در اکران یک سال اخیر نبوده و تنها و تنها به درصدی از فیلمهای روی پرده تعلق دارد. بگذارید اینگونه بگوییم که از مجموع فروش هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در سال گذشته بیش از یکمیلیارد تومان مربوط به هفت فیلم «فسیل»، «هتل»، «تمساح خونی»، «هاوایی»، «شهر هرت»، «ویلای ساحلی» و «بچهزرنگ» بوده و در نقطه مقابل نیز نزدیک به ٦٠ فیلم دیگری که روی پرده آمدهاند، روی هم کمتر از ٢٠٠میلیارد تومان فروختهاند، یعنی پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران -البته اگر «بچهزرنگ» را از فهرست خارج کنیم- ٦ فیلم کمدی هستند. فیلمهایی که البته در نگاهی دقیقتر، علاوه بر کمدیبودن از یک نظر دیگر نیز با هم مشابهت و پیوند دارند: تبلیغات خارج از تلویزیون، به خصوص در شبکههای ماهوارهای!
این مطلب با نگاه به این وجه از پیوند ٦ فیلم پرفروش سینمای ایران در یک سال گذشته به رشته تحریر درآمده است.
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
در واقع این واقعیت که تمام ٦ فیلم پرفروش سال گذشته، فیلمهایی هستند که تبلیغاتشان از شبکههای ماهوارهای پخش شده؛ چه از نظر آماری و چه از منظر شرایطی که منجر به این وضع شده و البته پیامدهایی که این اتفاق میتواند به دنبال داشته باشد، به نحو طعنهآمیزی آزاردهنده و البته در عین حال، آموزنده است و نشان میدهد که سیاستهای نسنجیده شماری از مدیران میانی فرهنگ چگونه میتواند سیاستهای عمومی فرهنگ کشور را دچار اختلال و خدشه کند.
آمار و ارقام ترسناک
دادههایی که درباره تبلیغات فیلمهای سینمایی ایرانی در شبکههای ماهوارهای منتشر شده، عجیب و ترسناک هستند:
سال گذشته کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» گفته بود که «رسانههای خارجی هفتهای ۵ تا ۱۵هزار دلار برای تبلیغ فیلمهای ایرانی میگیرند.» این فیلمساز البته بلافاصله یکی از فیلمهای روی پرده را مثال زده بود که مبلغ گزافی -حدود ۲۵۰هزار دلار- داده و تمام باکس تبلیغات آن شبکههای ماهوارهای را برای فیلمش گرفته، تا با تبلیغ تماموقت، هم فروش بالای فیلمش را تضمین کند و هم اینکه فرصت تبلیغ برای فیلمهای رقیب باقی نگذارد.
دادههای ترسناک در این زمینه ادامه دارند: «چندی پیش یک خبرگزاری نوشته بود که سال گذشته سینمای ایران بیش از صدمیلیارد تومان تنها به یکی از شبکههای ماهوارهای تبلیغبگیر داده، به این معنا که تنها برای امری غیرضروری مانند تبلیغ فیلم که در شرایط درست در داخل کشور باکیفیتتر و بهتر هم میتواند انجام گیرد، رقمی تقریبا معادل یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است.
یک حسابوکتاب ساده
سال گذشته یکی از روزنامهها از قول یکی از مدیران بازاریابی شبکههای ماهوارهای نقل کرده بود که «برای پخش تیزر یکماهه فیلمها که شامل ٢٤٠ نوبت طی ٣٠ روز میشود، مبلغ ١٠هزار دلار دریافت میشود. برای پکیج ٥٤٠ نوبت پخش یک دقیقهای برای تبلیغ آثار هم صاحبان آثار باید بین ٦٠ تا ٨٠هزار دلار کنار بگذارند.»
حالا در شرایطی که سال گذشته بالای ۱۰ فیلم تنها در شبکه جم تبلیغ داشتند -آن هم نه یکبار و ١٠ بار، بلکه به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار- و این وضع همین حالا هم برای فیلمهای «تمساح خونی»، «بیبدن» و «سال گربه» ادامه دارد؛ با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد که سینمای ایران تنها در یک سال گذشته برای تبلیغات فیلمها چقدر هزینه کرده است!
آغاز ماجرا
اما اینکه چه شد که تبلیغات آثار سینمایی سر از شبکههای ماهوارهای درآورد، باید به روزهایی برگشت که تلویزیون که زمانی به محصولات فرهنگی روی خوش نشان میداد و به تریبونی برای بهتر دیدهشدن آثار سینمایی تبدیل شده بود، تغییر رویه داد و شروع کرد به مقاومت مقابل پخش تبلیغات سینمایی و انداختن انواع و اقسام سنگهای مختلف پیشپای محصولات سینمایی که از این میان میتوان از سختگیریهای فراوان تا ممیزیهای مستقل سازمان صداوسیما فراتر از آنچه وزارت ارشاد مصوب کرده، اشاره کرد.
این موارد که نارضایتیهای بسیاری را موجب شدند، کمکم کنداکتور تلویزیون را خالی از تبلیغات محصولات سینمایی کردند و در ادامه نیز با قواعد و مقرراتی جدید از قبیل لزوم انجام ممیزیهایی عجیب و جدید صاحبان آثار را به سمت شبکههای ماهوارهای کوچ دادند.
چندی پیش سعید خانی، پخشکننده سینما و تهیهکننده آثاری مانند «من»، «دوزیست»، «حرفهای» و «سال گربه» در این زمینه گفته بود که «مشکل اینجاست که شماری از مدیران تلویزیون درک درستی از محصول فرهنگی ندارند و در نتیجه نمیتوانند ارتباط خوبی با سینما برقرار کنند. همه ما در یک کشور زندگی میکنیم و این طبیعی است که حق داشته باشیم سینما به تلویزیون کمک کند. اما متاسفانه چنین نگاهی در سازمان صداوسیما وجود ندارد و چنین میشود که حتی فیلمی مانند «دسته دختران» هم که یک فیلم ارزشی و دفاع مقدسی و در راستای سیاستهای تلویزیون است، از تیزر بیبهره میماند. اتفاقی که البته یک زمانی کاملا برعکس بود، ولی حالا دیگر آن نگاه کلان در مدیران تلویزیون وجود ندارد.»
چرا تلویزیون نه؟!
اما در شرایطی که تقریبا تکتک صاحبان فیلمها به لزوم جلوگیری از خروج ارز از کشور واقفند و در عین حال، به تازگی نیز از موضعگیری شدید دولت و به خصوص عباس محمدیان، مدیرکل دفتر تبلیغات ارشاد، مبنی بر لزوم مقابله با پدیده خروج ارز و سرمایه از کشور و البته برخورد با فیلمهای تبلیغشده در ماهواره آگاهی یافتهاند؛ پس چرا فیلمسازان و صاحبان فیلمها چنین تصمیمی میگیرند و تبلیغ فیلمشان را به ماهوارهها میدهند؟
شماری از سینماگران به تازگی در پاسخ به این پرسش، از کاهش ضریب نفوذ تلویزیون و کاهش شمار مخاطبان این رسانه به عنوان یکی از دلایل این امر نام بردهاند. این همان چیزی است که چندی پیش رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما هم گفته بود که دیگر نمیتوانیم انتظار مخاطبان ۸۰ و ۹۰درصدی داشته باشیم.
نکته دیگری که در این میان وجود دارد، عدم صرفه مالی تبلیغات در تلویزیون است. به گزارش ایدنا، رسانه جامع تبلیغات تجاری ایران، تا قبل از ریاست پیمان جبلی، صداوسیما بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ تیزر تبلیغاتی را به فیلمهای سینمایی اختصاص میداد که نوعی یارانه به کالاهای فرهنگی بود، اما در دوره جدید صداوسیما این معادله برعکس شده و تنها ۱۰ تا ۱۵ تیزر تبلیغاتی به فیلمها اختصاص داده میشود و سازندگان باید هزینه تبلیغات بیشتر را پرداخت کنند.
امیرحسین علمالهدی، یکی از مدیران فرهنگی دولتهای گذشته و کارشناس اقتصاد سینما، با اشاره به اینکه «دلیل رجوع صاحبان آثار سینمایی به تبلیغات ماهوارهای کاهش ضریب نفوذ تلویزیون است که البته این هم تنها در مورد ۴۰درصد از سینمای ایران صدق میکند و روی ۶۰درصد باقی فیلمها تاثیر چندانی ندارد»، میگوید: «علاوه بر این، تبلیغات در تلویزیون بر اساس اعداد و ارقام صرف مالی چندانی برای سازندگان آثار ندارد، بنابراین آنها ترجیح میدهند تبلیغ کارشان را با هزینهای کمتر انجام دهند. البته در حال حاضر عدد دقیقی از میزان پول دریافتی تلویزیون بابت پخش تیزر ندارم، اما آخرین رقمی که در ذهنم هست، این استدلال را به من میدهد که تبلیغ فیلم در تلویزیون شاید بهصرفه نباشد.»
حرف آخر
نتیجه این تصمیم مقرونبهصرفه نبودن تبلیغات در تلویزیون برای فیلمهای سینمای ایران و کوچ تبلیغات سینمایی به ماهوارههاست که همانطور که گفته شد باعث خروج یکونیم میلیون دلار ارز شده و این پرسش را در شماری از خبرگزاریها به وجود آورده است که «با ادامه این روند، آیا غیر از این است که سود رکوردشکنیهای سینمای ایران بیش از اینکه به نفع سینما یا حتی تلویزیون ایران تمام شود، به جیب یکسری ماهوارهها ریخته میشود؟»
واقعا آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟ آیا نباید کاری کرد و به خصوص نهادهای نظارتی نباید تلویزیون را وادار کنند در این راستا گامی بردارد؟!
انتهای پیام